پيام دوستان
+
روز اول عيد ....
منم همراه ابرهاي بهاري بودم ...
گاهي طوفاني
گاهي گريان
گاه ساکت ومغرور
انديشه نگار
04/1/6
مهرباني #
@};-
مهرباني #
انشالله سرور هم چند گاهي سري زند
*ليلا*
{a h=n45}مهرباني #{/a} @};-
*ليلا*
{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} سپاس گزارم استاد B-)
+
زندگي درسهاي زيادي به من داد1:اول اينکه عاشق به معناي اخص جمله ممکن نخواهد بود مگر اينکه معشوق پيشتر دريچه قلب خويش را به هواخواهي پيشتر بگشايد و عاشق را در وجود خود جاري باقي کند.2:تنهايي زاده يک ذهن بيمار و غرق شده در جهل است و چاره اش جزلبيک گفتن به نداي ادعوني قد استجب لکم جاري شده از لسان ولي الله حي و قائم تو باشد. و به جاي سرگرداني در جهل به او و خدايش و خداي تو پناه ببر.درسي بود پرهزينه

mariii
03/12/28
+
سلام ارض ادب ... خيلي معذرت ميخوام ببخشد روم سياه خيلي خيلي ببخشيد من شرمندم اين حرفا ميزنم معذرت ميخوام روم به ديوار ببخشيد خيلي معذرت ميخوام شرمنده گلاب به روتون دور از جون ببخشيد خيلي معذرت ميخوام اين حرفا ميزنم.... شما خواب و زندگي نداري؟ :D
*ترخون بانو*
03/12/18
+
786
*سلام بر عزيزان پارسي
تو اين دنياي مجازي اگه يه جا باشه
که توش روح احساس وجود داره،
اونجا پارسي بلاگ
پارسي با احساس و عشق
تک تک عزيزان تبديل به يه
درخت تنومند شده.
قبل از تلگرام و واتساپ در اوج بود
شايد الان بخاطر کم لطفي
بعضي از دوستان نفسش بشماره افتاده.
اما اين درخت ريشه در دل و احساس
عزيزان پارسي داره*
#دوستان_پارسي_لطفا_برگرديد.@};-
* راوندي *
03/12/15

*786،دلم براي خاطرات با شما تنگ شده،براي اشک و لبخند هاي شما دلتنگ شده.نفس درخت پارسي بشماره افتاده.احساس من با عشق شما همسنگ شده*با صداي زيبا و دوست داشتني يکي از عزيزان ديار پارسي@};-
اگه مديران اينجا زحمتي مي کشيدند وامکانات پارسي راارتقا ميدادند واعضا حمايت وموردتوجه قرارمي گرفتند،واگريک صداي وتفکرحاکم درمديران پارسي به اعضا تحميل نمي شدوشايدم آزادي عمل بيشتري مي دادند،و....الان پارسي هم رونق داشت.#امين_يگانه
3 فرد دیگر
19 فرد دیگر
+
يک ملودي آرام
همگام با صدايت
نوشته ام ...:
*تو مي روي و
جاي پاهايت
از اشکهاي من
خيس مي شود ....*
.
نگارستان خيال
.

شاخه ي عشق
03/12/1

2 فرد دیگر
23 فرد دیگر
+
*همه اتفاقها دير يا زود افتادنياند!*
*مانند دانههاي تسبيح...*
يکي بعد از ديگري:
*تولد، کودکي، نوجواني، جواني، عشق... و مرگ!*
آه که چه نظم تکراري و کسالت آوري!
کاش ميشد زمان را مثل نخ تسبيح، از بين همه اين اتفاقات بيرون بکشيم
آنگاه در اوج جواني، در يک روز بلند تابستاني، عاشق ميشديم...
آروزهاي بلند پروازانه نوجواني را ارزاني عاشقيهامان ميکرديم
...*
عکس و متن : نگارستان خيال*

نگارستان خيال
03/11/30
6 فرد دیگر
21 فرد دیگر
+
پرسيد: اندوهِ دوري را
چه تسکين است ؟
گفت؛ خيال…
#محتشم_کاشاني
هايدي
03/11/23
+
پر ميکشم از پنجره ي خواب تو تا تو
هر شب من و ديدار،در اين پنجره با تو
از خستگي روز همين خواب پر از راز
کافيست مرا،اي همه خواسته ها تو
زنده ياد محمد علي بهمني
پيام رهايي
03/11/17
+
چگونه قدم هايشان ميپيچد
لاي درختان!؟
چگونه شکوفهها را
به موهايشان سنجاق ميزنند
و مسير کوچهها را بو ميکشند!؟
و چگونه
از بهار و زيباييهايش مينويسند،
وقتي تو را نديدهاند...!
پيام رهايي
03/11/17