بازدید امروز : 0
بازدید دیروز : 3
کل بازدید : 5651
کل یادداشتها ها : 3
به سلامتی اون بابایی که پول نداره واسه سرویس مدرسه ی دختر کوچولوشبده،ولی به عشق بچش صبح زود قید خواب شیرینش رو میزنه و موتورش رو روشن میکنه تا اونو به مدرسه ببره.،اما وقتی جلوی مدرسه میرسه،با دیدن ماشین مدل بالا ی بابای همکلاسیدخترش ،بغضش میگیره و از خجالت، عرقشرم روی پیشونیش میشینه.......
و به سلامتی اون دختر کوچولویی که وقتی داره از موتور باباش پیاده میشه،وقتی نگاه سنگین همکلاسی هاش که دارن از ماشین پیاده میشن رو به خودش حس میکنه ،وقتی چشاش به صورت یخ زده ی باباش می افته ،میپره بغل باباش و صورتش رو میبوسه و بهش میگه:بابا جونم مواظب خودت باش
?
بسلامتی اون حس هایی که نمیشه به اشتراک گذاشت،نه توی نت،نه جای دیگه!
فقط باید بریزی تو خودت!
سلام به همه دوستااان .
از این که سر زدید متشکر . نظر یادتون نره
:)